کد مطلب:38398
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:18
چرا در كربلا امام حسين 7مدّتي با سپاه نجنگيد و از مقاتله با دشمن دست كشيد؟
زيرا امام مي خواست اتمام حجت كند و اگر شود با وعظ و خطابه , افراد گمراه را به راه بياورد.
امام 7تا آخرين لحظات عمر پر بركتش لحظه اي از جنگيدن با سپاه كفر و عناد سر باز نزد, امّا از طرفي تقريباًمسن بود (هنگام شهادت 57ساله ) و از طرفي داغ عزيزان (فرزندان و برادر و برادرزاده ها و خواهر زاده و عموزاده هاو ياران با وفا و...) را داشت ; از طرف سوم فكر ناراحتي و گرفتاري دختران و زنان در دست گروهي از خدا بي خبران بود, و چندين بار حملهء جانانه به دشمن كرده و آن ها را تار و مار كرده بود, كه بعضي مي نويسند امام 7195نفر راكشتند و برخي را مجروح كردند هم چنين تشنگي و عطش اباعبدالله 7و بالاخره بيرون رفتن خون از بدن مباركش در اثر بيش از هفتاد و دو زخم و به قولي بيش از سيصد و بيست زخم (3) همه سبب شد حضرت احساس خستگي و
(پـاورقي 3.محدث قمي , منتهي الامال , ج 1 ص 284
كوفتگي كند. به همين دليل براي رفع خستگي تصميم گرفتند لختي آرام بگيرد و استراحت كند.
در اين هنگام سنگي بر پيشانيش اصابت كرد. دامن لباس خود را گرفت تا خون از صورتش پاك كند كه ناگهان تيري سه شعبه بر سينهء مبارك و به نقلي بر قلب مباركش اصابت كرد كه بعد از آن چندان زنده نماندند و روحش به عالم ملكوت پرواز نمود.(4)
(پـاورقي 4.علي نظري منفرد, برداشت از قصه كربلا, ص 262- 266
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.